توهم نسبت به بورژوازی فرو میریزد
جامعه بشری با سرعت و همه جانبه در تدارک انقلاب سوسیالیستی به پیش میرود. نزدیکی و یا دوری از انقلاب سوسیالیستی، بستگی به رشد تضادهای بنیانی سیستم جهانی امپریالیستی دارد. هر چه این تضادها رشد یافتهتر باشند، انقلاب جهانی نزدیکتر میشود.
یکی از فاکتورهائی که از رشد این تضادها شکل میگیرد، رشد مییابد و تقویت میشود، آگاهی تودههای کار و زحمت از کلیه حوادث بزرگیاست که روی میدهد. که در این میان شناخت از دشمن طبقاتی و آلترناتیو جامعه سرمایهداری، نقش تعیین کنندهای در نزدیکی انقلاب سوسیالیستی ایفا میکند.
در نتیجه برای درک مشخص از اوضاع مشخص فعلی جهان لازم است به طور مشخص این تضادها را بررسی کنیم:
۱- تضاد کار و سرمایه
۲- تضاد سیستم سرمایهداری با درخواستهای محقانه ملی
۳- تضاد درونی سیستم سرمایهداری
۱- تضاد کار و سرمایه:
این تضاد در عین حال که تضاد اساسی جهان است، امروزه تضاد عمده را نیز تشکیل میدهد. بر مبنای آمار سازمان ملل در ۱۵ نوامبر ۲۰۲۲ جمعیت جهان از مرز هشت میلیارد نفر گذشته است. (سایت Welt Hunger Hilfe). این جمعیت در ۲۰۲۴ از مرز ۸٫۵ میلیارد نیز گذشته که در پنج قاره جهان چنین گسترده است: آسیا ۵۹ درصد، آفریقا ۱۸ درصد، آمریکا ۱۳ درصد، اروپا ۹ درصد و استرالیا ۱ درصد. از این جمعیت، ۶٫۵ میلیارد نفر بالقوه قادر به کار هستند ولی ۶ میلیارد نفر در پروسه تولید فعال میباشند.
سرمایهداری همه این ۶ میلیارد را به کارگرفته است. یعنی تولید در سطح جهان کاملاً تودهای گشته و ثروت در نقاط کوچکی در چند کنسرن جهانی انباشت شده است. از کل جمعیت کارکن جهان در سال ۲۰۲۲ حدود یک میلیارد و ۳۶۶ میلیون نفر در هر ساعت ۰٫۳۷ دلار مزد میگیرند. (خبرانلاین – قرائت: ۲۲ فوریه ۲۰۲۴) بیش از ۳٫۵ میلیارد نفر بین ۰.۰۳ دلار مثلاً در هند [هند با جمعیت ۱٫۲ میلیارد نفر] تا حدود ۱ دلار در چین (چین: حداقل مزد ماهانه ۲۴۸۰ یوان. یوان= ۰٫۱۴ دلار= مزد ساعتی ۱٫۴ دلار) دریافت میکنند. حدود هشتصد میلیون نفر در کشورهای اروپائی و آمریکای شمالی بین ۵٫۵ تا ۱۲٫۵ دلار در ساعت مزد میگیرند. در کشور فنلاند نیز حداقل دستمزد از ۱۲ تا ۱۸ دلار پرداخت میشود. ولی گرانی در کشورهای سرمایهداری امپریالیستی این دستمزدهای بالا را خنثی میکند.
چنانکه ملاحظه میشود، کل جمعیت فعال در پروسه تولید سازمان داده شده و اکثریت این جمعیت در فقر بی مثالی "زندگی" میکنند.
جمعیت حدود ۶ میلیاردی جهان در سال ۲۰۱۵، ۲۵۰ تریلیون دلار تولید کرده بود. (سایت دکتر سید رضا ابراهیمی)
جمعیت ۸ میلیاردی جهان در سال ۲۰۲۲ حدود ۴۵۳٫۶ تریلیون دلار تولید کرد (welt.de)
مقایسه این اعداد به روشنی نشان میدهند که با رشد نیروی مولده و پیشرفت ابزار تولید، استثمار و بهرهکشی سرمایهداری نیز شدت مییابد. از یک جانب فقر و ناامنی گسترش مییابد و از جانب دیگر ثروت تولید شده توسط همین زحمتکشان فقر زده در دستان اندکی از کنسرنها و یا افراد متمرکز میشود.
«۱ درصد فوق ثروتمند جمعیت جهان به اندازه ۲ برابر ۹۰ درصد جمعیت جهان ثروت جمعآوری کردهاند.» (خبرگزاری مهر – نقل از راشاتودی) این ۹۹٪ ثروت جهانی در اختیار مردم این کشورها نیست. بلکه در اختیار کنسرنهای بینالمللی، صاحبان آنها و یا در انبان دولتهاست. و آن مقدار یک درصد ثروت نیز در مؤسسات مالی دولتی و خصوصی انباشت شده است و در خلاف منافع مردم انباشته میگردد.
سرمایهداری جهان را در گرسنگی و فقر روز افزون نگهداشته است. لذا مردم نیز روز افزون به مبارزه روی میآورند. این پروسه، شعور و دانش پرولتاریا را از دشمنان طبقاتیاش بالا میبرد، جنبش کمونیستی را برای رهبری طبقه کارگر آماده میسازد. سرمایهداری گورکنان خود را برای درهم کوبیدن نظام سرمایهداری هر روز آگاهتر، مصممتر و مقاومتر میکند.
امروزه رشد نیروهای مولده با روابط تولیدی به هیچ وجه در تطابق نیست و کاملاً آشتی ناپذیر گشته است.
هر قدر فاکتور استثمار شدیدتر باشد، پروسه رشد آگاهی زحمتکشان سریعتر، مقاومت این توده وسیع و و آزادیخواهان مترقی شدیدتر و کوبندهتر است. از زمانی که مارکس شعار میدهد "پرولتاریای جهان متحد شوید»، سرنوشت بخشهای مختلف طبقه کارگر در جهان هر روز بیشتر به هم گره میخورد، بیشتر هم طبقهایهای خود را در شرایط دیگر و گوناگون میشناسند و به دردهای و رنجهای مشترک هم پی میبرند. این اولین و بزرگترین فاکتور همبستگی بینالمللی است که توهم نسبت به سرمایهداری را در سطح جهانی زیر سؤال میکشد و مبارزه علیه آن را دامن میزند.
هیچ دولتی به اندازه دولت آمریکا (به استثنای رژیم جمهوری اسلامی ایران) در تحمیق مردماش تلاش نکرده است. اما همین مردم پرچم "ما ۹۹٪ هستیم" را در دست میگیرند و مارش خود را در خیابانها آغاز میکنند. مبارزه جلیقه زردها، معلمان و اخیرا دهقانان و مبارزه هر روزه همه اقشار تحت ستم در فرانسه نشان میدهد که شک و تردیدها با سرعتی بی مانند نسبت به دشمنی دولت فرانسه با مردم این کشور در حال زوال است. در ایران این مسأله اظهرمنالشمس است. صدها میلیون هندی فقیر (۰٫۰۳ دلار مزد ساعتی) علیه سرمایهداری و اشرافیت هند هر روز در مبارزه مرگ و زندگی هستند. کارگران و زحمتکشان کشورهای اروپائي علیه گرانی، رشد فاشیسم، محدودیتهای اجتماعی "قانونی" خیابانها را خالی نگذاشتهاند. جهان در آتش مبارزه علیه دولتهای سرمایهداری میسوزد. تمام این مبارزات با درگیری، زندان و کشتار توسط نیروهای مسلح دولتی رو به رو بوده و هستند. این درگیریها آخرین باقیماندههای توهم را نیز از اندیشه عقب ماندهترین تودههای زحمتکش میزداید و شرایط را برای درک ساختمان سوسیالیستی آینده بیشتر فراهم میسازد.
۲- تضاد سیستم سرمایهداری با درخواستهای محقانه ملی
زمانی نه چندان دور انحرافی در جنبش مترقی و انقلابی جهان خود را بروز میداد؛ "حق ملل در سرنوشت خویش تا جدائی و ایجاد دولت مستقل" به تاریخ ملحق گشته است، تاریخ مصرفاش تمام شده است.
این انحراف نه فقط با بحثهای پر شور کمونیستها بلکه با عمل کرد سیستم جهانی سرمایهداری نسبت به ملیتها، هر روز به ضعف میگراید. مبارزه مترقی ملیتهای تحت ستم هیچگاه فروکش نکرده است. این ملیتها هم توسط بورژوازی ملت حاکم و هم توسط بورژوازی همان ملیت سرکوب شدهاند.
وقایع چند سال اخیر هیچ جای شکی در نقش مبارزه ملی در بالا رفتن آگاهی زحمتکشان و ریزش توهم نسبت به سیستم سرمایهداری و امپریالیسم باقی نمیگذارد. هر گاه امپریالیسم برای پیش برد اهدافاش تاکتیک مشخصی را در نقطهای از جهان به کار میبرد، نیروهائی علیه همان تاکتیک با شدت و قدرت قد علم میکنند.
برای اجتناب از کلی گوئي، به بررسی منسجم برخی حوادث تاریخی ملی چند سال اخیر میپردازیم:
مسعود بارزانی برای تحکیم حاکمیت خود بر ملت کرد عراق، و امپریالیسم آمریکا برای تحکیم قلادهاش بر دولت تازه پا گرفته عراق، روی خوش به همه پرسی مردم عراق در مورد استقلال از عراق یا ماندگاری در این قلمرو سیاسی، نشان دادند. در عین حال ظهور داعش در عراق انگیزه دیگری برای بارزانی و آمریکا در این مورد فراهم نمود.
همه پرسی عراق در ۳/۷/۱۳۹۶ (۵ سپتامبر ۲۰۱۷) با تأیید ۱۱ نیروی سازمان یافته بورژوائی کرد عراق، برگزار گردید. ۹۲٫۷۲ درصد مردم کردستان عراق به استقلال عراق رأی مثبت دادند. در واقع اکثریت این مردم علیه ستم ملی راي دادند. مسعود بارزانی و دولت آمریکا تصور هم نمیکردند که غیر از ۱۱ نیروی فوق کسی از جایش برخیزد. لذا دولت عراق و آمریکا با نتیجه رأی گیری مخالفت کردند. این نیروی ضد ستم ملی، بارزانی را نیز به وحشت انداخت. این جنبش استقلال طلبانه با کمک ارتش عراق، نیروهای مرتجع بارزانی و تأیید دولت ایران، ترکیه و آمریکا سرکوب شد. تمام ملل دربند چشم به نتیجه رفراندم در کردستان عراق دوخته بودند. آنها دیدند که سرمایهداری از هر نوعاش چگونه با ملل در بند رفتار میکنند. آنها دیدند که بورژوازی این ملت نیز دست کمی از دولتهای سرمایهداری در سرکوب ملت خود ندارد.
این مسأله هنوز مورد بحث و جدل بود که مسئله کاتالونیا پیش آمد. این ملیت نیز همه پرسی را در ۱ اکتبر ۲۰۱۷ به انجام رساند. ۹۰ درصد مردمی که توانستند در رأی گیری شرکت کنند به استقلال رأی مثبت دادند ولی مسئول ایالتی کاتالونیا پروسه استقلال را متوقف کرد و به بده بستان با دولت اسپانیا مشغول شد. پلیس و همه مرتجعین کشورهای اطراف به سرکوب این جریان استقلال طلبانه پرداختند. همه مردم مترقی جهان بار دیگر دیدند که سرمایهداری با هر حرکت مترقی ملی مخالف است.
مردم اوکراین از پس از به حاکمیت رسیدن خروشچف در اتحاد شوروی، تحت فشار و تضییقات فاشیستهای وطنی قرار گرفتند. از ۲۰۱۴ با به حاکمیت رسیدن فاشیستها زحمتکشان اوکراین و خصوصاً روسهای ساکن در اوکراین روزگار سختی را از سر میگذرانند. حزب کمونیست اوکراین توانسته بود آرام آرام در بین مردم نفوذ کرده، خود را گسترش داده و شرایط مساعدی را برای مبارزه متشکل علیه فاشیسم حاکم به وجود آورد. روسیه امپریالیستی با انگیزه مبارزه علیه گسترش ناتو، که واقعاً هم برای امنیت سرزمین روسیه تهدیدی بوده و هست، در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین حمله کرد. این حمله امپریالیستی به طور هدفمند فاشیستهای حاکم بر اوکراین را مورد حمله قرار نداد. بلکه این حمله به کشتار صدها هزار نفر و بی خانمانی میلیونها اوکراینی و کشته و زحمی شده هزاران سرباز روسی تمام شد. در واقع امپریالیسم روس به مردم اوکراین و سرکوب آنها پرداخته است. حمایت امپریالیسم آمریکا و اکثریت کشورهای اروپائی از فاشیستهای اوکراین و تقویت آنها با صدها میلیارد دلار و انواع و اقسام سلاحهای کشتار جمعی، مردم اوکراین را به مرز مرگ و نیستی کشاند. مردم مترقی جهان با چشمان گشاده این حوادث را تعقیت کردند و ماهیت جنایت کارانه سرمایهداری را در حوادث این کشور و تأثیر مخرب آن را بر کل جوامع بشری دیدند و لمس کردند. میلیونها از مردم عصیان زده کشورها در حمایت از مردم اوکراین و علیه فاشیستهای این کشور، روسیه و امپریالیستهای اروپائی و آمریکا به خیابانها آمدند و نشان دادند که دیگر توهمی نسبت به تبلیغات آمریکائی و اروپائی در مورد دفاع از "دمکراسی" در اوکراین ندارند. نشان دادند که مخالف حمله روسیه به این ملت ستم دیده و مبارز هستند.
هنوز دو سالی از این حوادث نگذشته بود که فاشیستهای اسرائیلی با انگیزه حمله گروه تروریستی حماس به اسرائیل، نسل کشی یک ملت تاریخی و مبارز را آغاز کردند و تا به امروز آن را ادامه میدهند.
به نظر میرسد لازم به توضیح نباشد که این حوادث تا چه اندازه چشمان مردم را به ماهیت جنایت کارانه فاشیستهای اسرائیلی و همه کشورهای سرمایهداری و امپریالیستی از آمریکای جنایت کار تا کشورهای جنایت کار اروپائی، تا چین و روسیه امپریالیستی، تا هند و ایران فاشیستی، باز کرد. این حوادث توهم نسبت به سازمان ملل را نیز در بسیاری از مردم از بین برد همه دیدند که سازمان ملل بیشتر تحت حاکمیت و فرمان آمریکا و نیروهای مرتجع است. همه دیدند که این سازمان پر خرج فقط نظارهگر نسل کشی است.
۳- تضاد درونی سیستم سرمایهداری
در سیستم جهانی سرمایهداری که از ۱۲۴سال ( م۱۹۰۰) پیش به مرحله امپریالیسم تکامل یافته است، رقابت مرگ و زندگی اساس سیاست خارجی تمام کشورهای سرمایهداریست. این رقابتها میتواند اشکال متنوعی به خود بگیرد؛ درگیری مسلحانه مثل دو جنگ بزرگ جهانی و یا جنگهای نیابتی بین قدرتهای بزرگ مثل درگیری شوروی و کل اروپا و آمریکا در اوکراین و یا رقابت اقتصادی، این رقابت در مراحلی میتواند برای جامعه جهانی خطرناکتر از درگیری مسلحانه باشد و در آن میلیونها نفر جان خود را از دست بدهند. مثل رقابت اقتصادی چین و آمریکا.
امروزه بزرگترین درگیری که سرنوشت کل جوامع بشری را رقم میزند، رقابت اقتصادی، تسلیحاتی و منطقهای چین و آمریکاست. این رقابت هر روز آنها را بیشتر مستقیما در مقابل هم قرار میدهد و بشریت را به یک جنگ هولناک امپریالیستی نزدیکتر میسازد.
کل واردات کشورهای جهان در سال ۲۰۲۲ بیش از ۲۵٫۶۲۱ هزار میلیارد دلار بوده است. (سایت عصر ایران) و صادرات کل جهان ۲۴٫۹۰۰ هزار میلیارد دلار رقم خورده است. (تجارت نیوز)
کل صادرات چین در همین سال ۳٫۵۹۲ هزار میلیارد دلار یعنی ۱۴٫۴۲ درصد کل صادرات جهان بوده است. واردات این کشور در ۲۰۲۲ حدود ۲٫۷۱۵ هزار میلیارد دلار یعنی ۱۰٫۷ درصد کل واردات جهان (economic.mfa.ir) محاسبه شده است.
کل صادرات آمریکا در ۲۰۲۲ حدود ۲٫۱ هزار میلیارد دلار (فرارو) و واردات آن در همان سال ۳٫۳۷۶ هزار میلیارد دلار رقم خورده است. (عصر ایران)
در نتیجه، چین در صادرت مقام اول و آمریکا مقام دوم را دارند. برعکس در واردات آمریکا مقام اول و چین مقام دوم را دارد. کل تجارت آمریکا و چین از «ماه ژانویه تا نوامبر سال جاری [۲۰۲۲] میان دو کشور به ۶۸۲.۳۲ میلیارد دلار رسیده» است. (ایرنا)
این دو دولت در جنگ اقتصادی هستند. هر کدام از آنها تعرفههای گمرکی اجناس وارداتی طرف مقابل را بالا میبرد و برای طرف مقابل چه در صادرات و چه در واردات مشکلات اقتصادی عظیمی به وجود میآورد. بحران اقتصادی ناشی از جنگ اقتصادی بین چین و آمریکا آنچنان در کل اقتصاد جهانی تأثیر بحرانزائی دارد که مرگ و میر ناشی از گرسنگی که این بحران فراهم میکند گاها بیش از درگیریهای جهانی بین دو قدرت بزرگ امپریالیستی میباشد. این جنگ اقتصادی برای اکثریت مردم جهان جز فقر و مرگ و نیستی حاصلی ندارد. این دو دولت امپریالیستی حامل بزرگترین بحرانهای اقتصادی در جهانند.
این جنگ خانمان برانداز اقتصادی، یک جنگ فرسایشی سیاسی – نظامی را روز افزون دامن میزند. این دو دولت بزرگترین زرادخانههای جهان را با خوفناکترین سلاحهای کشتار جمعی در انبارهای خود ذخیر کرده و علیه هم و علیه مردم دنیا از آن استفاده میکنند. بودجه نظامی آمریکا برای سال ۲۰۲۳ حدود ۸۵۸ میلیارد دلار و بودجه نظامی چین ۲۲۴ میلیارد دلار بود. آنها این مقدار عظیم از ثروت جهانی را برای کشتار مردم جهان اختصاص دادهاند.
این تنش که شکل مشخص آن در حضور نیروهای دریائی آمریکا در دریای چین و تلاش چین برای تصرف تایوان نمود مییابد، اکثر مردم جهان را به اعتراض واداشته و هر روز نسبت به این دو ابر قدرت امپریالستی واکنش خشمآلودترین نشان میدهند. ماهیت جنایت کارانه امپریالیسم آمریکا را همه مردم جهان شناخته و توهمی در ضد مردمی آن ندارند ولی دولت چین با اقدامات ضد مردمیاش، ضد ملیاش و حرص و طمع سودجویانهاش کم کم چشم مردم دنیا را نسبت به خود باز کرده و تبلیغات عوامفریبانه آن در اشکالی مثل تجلیل از مائوتسهدون فقط میتواند عقب ماندهترین و کودنترین انسانها را فریب دهد.
تضادهای کشورهای امپریالیستی هر ازگاهی در نقطهای از جهان سربرمیآورد: یک روز در عراق، یک روز در افغانستان، یک روز در اوکراین و روز دیگر و یا همان موقع در غزه و...
مردم در تجربه خود دریافتهاند که هر تنش بین این قدرتها باعث بی خانمانی بیشتر و بحران عمومی جهانی عمیقتری میگردد و از مسببین آن منزجر میگردند. این انزجار در شکل تظاهرات میلیونی علیه همه این قدرتها در خیابانها خود را نشان میدهد. با هر تنش جدید در یک منطقه جدید تعداد بیشتری از مردم جهان آگاه شده، توهمها فرو ریخته و مبارزه و همبستگی مردم در عمق و سطح گستردهتر علیه این کفتاران شکل میگیرد.
یکی از نکات مثبت در این اوضاع، حضور جنبش کمونیستی در جهان است، جنبشی که تمام دول بورژوازی در نابودی آن کوشیدند ولی شکست خوردند.
نکته مثبت دیگر این است که طبقه کارگر در سطح جهانی چندین سازمان طبقاتی خود را شکل داده و توسط آنها تا اندازهای خود را همگون ساخته است.
دیگر نکته مثبت تشکل بالاتر طبقه کارگر جهانیست که ناشی از مبارزات آن علیه قدرتهای امپریالیستی، بالا رفتن سطح آگاهی آنها و حضور جنبش کمونیستی در این جنبشهای کارگریست.
آگاهی امروزه مردم جهان از دشمنانش و دوستانش، از ضرورت تشکل برای کسب پیروزی، با آگاهی مردم در ده سال پیش قابل مقایسه نیست. امروزه خشم و نفرت مردم از آمریکا، چین، روسیه، کشورهای اروپائی، کشورهای سرمایهداری فاشیستی در اقسا نقاط جهان مثل رژیمهای فاشیستی در ایران و اسرائیل، ترکیه و غیره آن چنان است که با هر تنش کوچکی میلیونها نفر به صنحه میآیند و هزینه آن را هم میپردازند.
توهم نسبت به سرمایه داری در هر شکل و قوارهاش هر روز بیشتر زدوده میگردد و مردم هر روز بیشتر علیه دشمنان خود متشکل میگردند.
نتیجه: آگاهی مردم از خودشان، دشمنانشان و پیدا کردن اشکال نوین مبارزه هر روز بالاتر میرود. توهم نسبت به امپریالیسم و کلاً سرمایهداری دم افزون فرو میریزد و مبارزه در اشکال متنوع در ابعاد میلیاردی گسترش مییابد. این حرکت که ناشی از شدت یابی تضاد کار و سرمایه، خوی سرکوبگرانه سرمایهداری چه در صحنه ملی و چه در صحنه جهانی و رشد تضادها در سیستم جهانی سرمایهداریست،
هر روز ما را به انقلاب سوسیالیستی در سطح جهانی نزدیکتر میکند.
آنچه این حرکت دوران ساز را کند مینماید، عدم وجود یک انترناسیونال کمونیستی منسجم و متحد، عدم وجود احزاب کمونیستی واقعی در بسیاری از کشورهای سرمایهداریست. ولی رشد آگاهی طبقه کارگر، هم جنبش کمونیستی را مجبور به اتحاد میکند و هم نفوذ این جنبش را در درون این طبقه شدت میبخشد.
آینده تابناک است و راه پر پیچ و خم. از سختیها و مرگ نهراسیم (مائو تسهدون)
نظم کمونیستی
15.3.2024