سالگرد قتل عمد دولتی مهسا امینی و درسهائی از جنبش شهریور ۱۴۰۱
در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ پنجههای خونآلود مزدوران دولت جمهوری اسلامی، جنایت دیگری آفرید. مهسا دختر ۲۲ ساله بیباکی که حجاب مورد نظر آنان را رعایت نکرده بود، مزدوران رژیم در گشت ارشاد اسلامی استخوانهای جمجمهاش را شکستند و او را به قتل رساندند. قتل عمد مهسا انگیزهای شد که طبقات و اقشار تحت ستم، رنجهای انباشته شده چند ده ساله تحت حاکمیت دولت سرمایهداری جمهوری اسلامی را فریاد زنند.
در تاریخ جنبشهای اجتماعی ایران بعد از "انقلاب" ۱۳۵۷، جنبش شهریور ۱۰۴۱ از خصوصیتهای ویژهای برخوردار بود که با دستاوردهای ارزشمند و کمبودهای اجتناب ناپذیرش گستره ایران را درنوردید. طبقات و اقشار مختلف اجتماعی به صحنه مبارزه با رژیم و امپریالیسم وارد شدند. اگرچه این جنبش، علیرغم محوریت طبقه کارگر، پتانسیل تبدیل شدن به انقلاب را نداشت و تا یک انقلاب اجتماعی تداوم نیافت، اما اوضاع اجتماعی ایران را به مرحله برگشت ناپذیری ارتقاء داد.
جنبش در شرایطی آغاز شد که:
- استثمار، گرانی، فقر، عدم امنیت، فساد و فحشا، دروغ و خرافات مذهبی جامعه را به حد انفجار رسانده بود.
- کارگران در حال گسترش و رشد نطفههای بسته شده سازمانی خود بودند،
- جنبش زنان، جنبشهای دانشجوئی، معلمان، بازنشستگان، جوانان و .... گاه نهان گاه آشکار در حال جوش و خروش بودند.
- جنبش زیست محیطی، علیرغم سرکوب وحشیانه رژیم، سرزندگی و شادابی خود را در اقصا نقاط کشور مینمایاند.
- کمونیستهائی در نقاط مختلف کشور، کاملا مخفی، اما پراکنده، در رویشی امیدوارکننده، که نویدبخش انقلاب سوسیالیستی هستند، شیوه تفکر پرولتری را در جامعه گسترش میدادند.
قتل عمد دولتی مهسا امینی، جرقهای شد علیه رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی تا این بمب درحال انفجار را بشکافد و دستاوردهای فوق را تکامل دهد.
دستاوردهای جنبش :
الف - کارگران با شرکت وسیع خود و بخشا به صورت طبقه در جنبش و با قرار گرفتن در یک روند رشد فکری، گامهای امید بخشی در جهت شناسائی دشمن طبقاتی خود برداشتند. بخشی از این طبقه بیهراس از اسارت، شکنجه و اعدام این دشمن طبقاتی را هدف گرفت. شرکت در این جنبش در مدت کوتاهی به کارگران آموخت که آنان بدون تشکل هیچاند، با تشکل اما، همه چیز. لذا با سرعت به گسترش تشکلیابی خود برای مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی پرداختند.
ب - جنبش زنان، قهرمانانه و در پیشاپیش جنبش شهریور ۱۴۰۱ ، تا آخرین زوایای اقشار مترقی نفوذ نمود.
پ- دانشجویان، جوانان، معلمان، بازنشستگان و ... بیشتر دریافتند که پشتیبانی از خیزشهای کارگری، همبستگی و هماهنگی با یکدیگر شرط ضروری پیروزی است.
نتیجه این که: این جنبش تجاربی را به همراه آورد که برای انقلاب سوسیالیستی آینده ضرورت تام دارد. مضافا به اینکه این جنبش که در چند مرحله رژیم را به انفعال کشاند، بار دیگر ضرورت ستاد رهبری کننده طبقه کارگر، یعنی حزب کمونیست را به روشنی و شفافیت نمایان ساخت.
و بالاخره اینکه، ضربهای پرقدرت بر ادعای شکست ناپذیری رژیم وارد شد و مردم آموختند که وحدت آنها تحت رهبریای کارآمد میتواند آنها را از این جرثومه فساد نجات دهد.
کمبودها
همانطور که طبقه کارگر با محوریت خود جنبش را به پیش میراند، با عقب نشینی از خواستهای خود ناقوس فروکش جنبش را نیز به صدا در آورد.
عقب نشینی محور جنبش، میدان عمل را برای تهاجم ایدئولوژیک – سیاسی بورژوازی در اپوریسیون و خرده بورژوازی حاضر در صحنه، باز گذاشت. و شعارهای مرتجعانه و ضد مارکسیستای چون “زنده باد انقلاب دمکراتیک“، "زن زندگی آزادی"، "انقلاب زنانه"، “انقلاب ژینائی" و غیره جایگزین شعارهای “زنده باد همبستگی کارگران، زحمتکشان و نیروهای مترقی“ و “زنده باد سوسیالیسم“ گردید.
در این رهگذر، کلیه رژیمها و نیروهای مرتجع بینالمللی یکصدا با پشتیبانی از این شعارهای ضد انقلابی، آنها را در جامعه تثبیت کرده، جنبش را به انحراف کشانده و عقب نشینی آن را تسریع مینمودند. تجارب دیرینه امپریالیسم جهانی به یاریشان شتافت، چنان ظریف و رزیلانه عمل کردند که این شعارها به مواضع برخی از نیروهای چپ و کمونیست نیز تبدیل گردیده و تا امروز هم آنرا نشخوار میکنند.
رژیم که خود را قدر قدرت و شکست ناپذیر مینمایاند، در چند مرحله به انفعال و واماندگی افتاد، که در آن شرایط وجود یک حزب کمونیست سراسری منضبط و منسجم و شرایط مساعد ببن المللی میتوانست رژیم سرمایهداری را در زبالهدان تاریخ دفن کند.
جنبش آینده که در راه است، جنبشی خواهد بود که بسیاری از معضلات ایدئولوژیک – سیاسی جنبش ۱۴۰۱ را پاکسازی خواهد کرد و شرایط را گامی دیگر برای انقلاب مسلحانه تودهای تحت رهبری پرولتاریا با مرکزیت حزب کمونیست در جهت فرو پاشی نظام سرمایهداری و برقراری سوسیالیسم آماده خواهد نمود.
نظم کمونیستی
۲۴ شهریور ۱۴۰۲