سرمقاله

اتحاد نیرو آفرین است

به مناسبت مبارزه متشکل کامیون‌داران اران

سلاح زنگ زده تروتسکیستی ۱۱

نویسنده: علی رسولی (ف. ک.)

ادامه

لنین دریافته بود که تروتسکی نقشی تخریب کننده و کارشکنانه دارد. دریافته بود که تروتسکی چگونه باپیشنهاد تعویق روز قیام برای تسخیر قدرت، راه خیانت به انترناسیونالیسم پرولتری را پیشنهاد کرد. دریافته بود که تروتسکی با ممانعت در برقراری صلح با امپراطوری آلمان و دستور ترخیص ارتش سرخ، نیت نابودی کشور شوراها را در نظر داشت. دریافته بود که تروتسکی در پیشنهاد همدستی با امپریالیست‌های انگلیسی و آلمانی، راه خیانت و بردگی را پیشنهاد می‌کرد. دریافته بود که تروتسکی چگونه در برابر ارتش دنیکین، راه تسلیم را در پیش گرفته بود، لذا تنی چند از همان "دستیاران بی روح" را به منصب فرماندهی آن جنگ منصوب کرد و مانع شکست ارتش سرخ شد. دریافته بود که تروتسکی چگونه برنامه شکست ارتش سرخ در جنگ با کلچاک را دنبال می‌کرد و در نتیجه، فرمانده نورچشمی تروتسکی را معزول و طرح باصطلاح جنگی تروتسکی را ملغی کرد و با فرماندهی جدید، ارتش کلچاک را نابود ساخت. دریافته بود که تروتسکی با طرح نظامی کردن اتحادیه‌ها، نیت بر قطع ارتباط حزب و دولت سوسیالیستی با توده‌ها را دارد و تروتسکی برای به تعویق انداختن وظایف انقلاب، مباحث بیمورد ضد مارکسیستی و ساختگی را بر حزب تحمیل می‌کند. لنین در این باره گفت:

«من ضمن این جزوه با تزهای پیشنهادی تروتسکی به کمیته مرکزی و تعمق در محتوی آنها، از کثرت اشتباهات تئوریک و نادرستی‌های فاحشی که درآن موجود است، دچارحیرت شدم. چطورممکن است کسی هنگامی که پیرامون این مسأله درحزب مباحثه دامنه‌داری را آغازمی‌کند بجای یک چیز سنجیده، چیزی به این بدی تهیه کند …اشتباه اصولی او در این حقیقت نهفته است که با طرح مسأله "اصول" در این زمان، حزب و قدرت شوروی را به واپس می‌راند… تزها حاوی تعدادی اشتباهات تئوریک هستند. این رویکردی مارکسیستی به ارزیابی "نقش و وظایف اتحادیه‌های صنفی" نیست» (از : سخنرانی در اجلاس مشترک نمایندگان کمونیست کنگره هشتم شوراها و… ۳۰ دسامبر ۱۹۲۰) و 

«… به عقیده من، اوج مباحثات ۳۰ دسامبر، قرائت تزهای رودزوتاک بود. واقعاً هم نه رفیق بوخارین و نه رفیق تروتسکی نتوانستند هیچ اعتراضی به این تزها بنمایند… این می‌رساند که تمام اختلاف نظرهای تروتسکی ساختگی است» (از مقاله: بحران حزب ـ ۱۹ ژانویه ۱۹۲۱).

شیوه تفکر یک خرده بورژوا: یک خرده بورژوا خود را مرکز عالم میداند. او مرتب از منافع عام پرولتاریا صحبت میکند ولی در عمل منافع عام خود را دنبال میکند. دفتر و دسک سازمانی خودش هدف است و فریادهای پرولتاریا پرولتاریای او هدفی جز تحکیم این دفتر و دسک ندارد.