سلاح زنگ زده تروتسکیستی ۴

نویسنده: علی رسولی (ف. ک.)

دروغگوئی و تحریف رویدادهای تاریخی، سبک کار همیشگی تروتسکی بوده است. به هنگام کنگره سوم حزب سوسیال دموکرات روسیه، بحث درباره حکومت موقت انقلابی یکی از مسائل مورد مشاجره بین بلشویک‌ها و نو ایسکرائی‌ها (منشویک‌ها و تروتسکی ) بود. در آن کنگره قطعنامه‌ای به تصویب رسید که بیان نظر بلشویک‌ها بود و تماماً در تقابل با نظریه تروتسکی درباره انقلاب روسیه قرار داشت. تروتسکی در صفحات ۲۰۸ تا۲۱۱ کتاب خود بنام "زندگی من" مدعی است که نوشته‌ای را به کراسین، یکی از اعضای کمیته مرکزی در آن زمان، می‌دهد که همان نوشته به عنوان قطعنامه کنگره تصویب شد!! تروتسکی در نتیجه گیری چنین آورده است:

«تذکر این نکته زیادی نیست که قطعنامه کنگره سوم درباره حکومت موقت، صد بار به عنوان حربه‌ای علیه "تروتسکیسم" به کاررفته است. "پروفسورهای سرخ" استالینیست اطلاع ندارند که علیه من، به عنوان حربه‌ی لنینیسم سخنانی را به کار می‌برند که من خود آن‌ها را نوشته‌ام» 

عجبا‌!! یک قطعنامه دربر گیرنده نظر بلشویک‌ها در کنگره به تصویب می‌رسد که کاملاً مخالف هسته اصلی نظریه تروتسکی است و این شخص مدعی می‌شود که به قلم اوست. آیا قابل قبول است که شخصی نوشته‌ای را که کاملاً مغایر با نظرش می‌باشد آماده کرده، به کنگره ارائه داده و به تصویب برساند؟ چنین شخصی را بایستی واقعاً ناقص العقل دانست. این دروغگوئی و تحریف برای چیست؟ تروتسکی می‌خواهد برای خود، سابقه بلشویکی بسازد و لذا به چنین دروغ مسخره و احمقانه‌ای متوسل می‌شود. این تنها نمونه این نوع دروغگوئی خنده‌دار نیست. او در همان کتاب "زندگی من " مدعی است‌:

«در چهارم ژوئن در کنگره شوراها، بمناسبت حمله‌ای که کرنسکی آنرا در جبهه جنگ تدارک می‌دید، اعلامیه‌ای به نام فراکسیون بلشویک‌ها خوانده شد که من آنرا تنظیم کرده بودم» (صفحه ۳۷۴ فارسی). 

تروتسکی به عنوان عضو حزب بلشویک یک ماه بعد یعنی در ماه ژوئیه پذیرفته شد و هنوز به عضویب در فراکسیون بلشویک‌ها درنیامده بود. آیا در حزب بلشویک کسی پیدا نمی‌شد که قادر باشد اعلامیه‌ای را تنظیم کند و حتماً می‌بایستی به تروتسکی متوسل می‌شدند؟! شاید بایستی سپاسگزار!! تروتسکی باشیم که به همین اندک قناعت کرده و مدعی نشده است که تمامی نشریات حزب نیز در آن زمانی که او هنوز پشت در حزب منتظر برای عضویت بود، به قلم و زیر نظر او انتشار یافته است!!

انقلاب ۱۹۰۵ به پبروزی نرسید. دوران اختناق شدید و تعقیب کمونیست‌ها ازسوی حکومت تزاری دگر بار شدت گرفت و عناصر متزلزل، نظاره‌گری را بر ادامه مبارزه انقلابی ترجیح دادند. در این دوران لنین بر تلفیق مبارزه مخفی و علنی پافشاری داشت تا هم استحکام حزبی را تضمین کرده وهمچنین پیوند حزب با تودها را مستحکم سازد. مبارزه لنین در درون سوسیال دموکراسی روسیه در دو سوی جریان می‌یافت. راست‌ها یعنی منشویک‌ها خواهان مبارزه علنی و تبدیل حزب به یک ارگان علنی بودند و اتزوویست‌ها که ادعای دروغین چپ داشتند، خروج نمایندگان سوسیال دموکراسی را از دوما (مجلس آنزمانی) و سایر تشکلات مجاز، طلب می‌کردند. در عمل هر دو گروه منشویک‌ها و اتزوویست‌ها، انحلال تشکیلاتی حزبی را در نظر داشتند، یکی از طریق توسل به علنی گرائی کامل و قانونی و دیگری با انصراف کامل استفاده از امکانات علنی و در نتیجه قطع ارتباط با توده‌ها. تعداد عناصر معدودی نیز هنوز در پی آشتی دادن نیروهای دست راستی یعنی منشویک‌ها با کمونیست‌های راستین یعنی بلشویک‌ها بودند که به "سانتریست‌ها" ملقب شده بودند. تروتسکی جزء سانتریست‌ها بود و به عبث تلاش داشت که بلشویک‌ها را با منشویک‌ها آشتی دهد، وحدتی که به ‌هیچ‌ وجه امکان پذیر نبود زیرا وحدت دو ایدئولوژی، دو استراتژی متفاوت و دو برنامه گوناگون با یکدیگر امکان پذیر نبود و در صورت تحقق، تن دادن به راست روی و انحلال طلبی بود. دراین دوره است که تروتسکی در همکاری با منشویک‌ها حمله به بلشویک‌ها را در صدر برنامه خود دارد. لنین در آن زمان درباره تروتسکی اظهارداشت:

«تروتسکی تمام دشمنان مارکسیسم را گرد هم می‌آورد… تروتسکی تمام کسانی را که تباهی ایدئولوژیک برایشان گرامی است، جمع می‌کند، تمام کسانی را که به دفاع از مارکسیسم اعتنائی ندارند و تمام عناصرعامی را که نمی‌فهمند دلایل مبارزه چه هستند و میلی هم به آموختن، اندیشیدن و یافتن ریشه‌های ایدئولوژیک اختلاف نظر ندارند، متحد می‌سازد. تروتسکی در این دوران اغتشاش، تفرقه و تزلزل، به آسانی می‌تواند "قهرمان یک ساعته" از کار درآید و تمام عناصر پست را دور خود جمع کند. ولی هر قدر این تلاش آشکارتر به کار رود، شکستش دیدنی‌تر خواهد بود … تروتسکی با فرومایگی خود را می‌فریبد، حزب را می‌فریبد و پرولتاریا را می‌فریبد» (از: نامه به هیأت مقیم درون روسیه کمیته مرکزی حزب سوسیال دموکرا ت روسیه ـ دسامبر۱۹۱۰). 

نقل قول‌های بین سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲ در مقاله "مناسبات لنین با تروتسکی" درچنان ارتباطی هستند.

ادامه دارد