نکاتی در مورد بریکس

در سال ۲۰۰۱ جیم اونیل، اقتصاددان گلدمن ساکس معتقد بود چهار کشور جهان؛ برزیل، روسیه، هند و چین در سال ۲۰۵۰ به بزرگترین اقتصادیات جهان تبدیل خواهند شد، او مجموعه این کشورها را بریک نامید. (اول حرف کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین)

اولین دیدار وزیران امور خارجه این کشورها "بریک" در ۲۰۰۶ در حاشیه اجلاس سازمان ملل متحد صورت گرفت. با پیوستن آفریقای جنوبی در ۲۰۱۱ به این گروه، نام "بریک" به "بریکس" تغییر یافت و تا کنون که ۹ کشور را در برمی‌گیرد، همان نام را بر خود دارد. این اتحادیه از همان آغاز تمایل تبدیل شدن به وزنه‌ای اقتصادی سیاسی در مقابل کشورهای بزرگ غربی را از خود بروز می‌دهد.

تمایل بسیاری از کشورهای جهان در پیوستن به بریکس، جهت آزاد شدن از فشارهای اقتصادی – سیاسی دولت‌های امپریالیستی غربی به رهبری آمریکاست. تمایل و سازمانیابی این کشورها در بریکس هدف سیاسی چین و روسیه را قابل تحقق می‌نماید:

امپریالیسم روسیه مایل به جهان چند قطبی‌ست تا بتواند قدرت سیاسی و منطقه‌ای خود را گسترش دهد.

امپریالیسم چین مایل به نظم جهانی‌ای‌ست که خود در رأس آن باشد و به بزرگترین قدرت استثمارگر و حاکم بی بدیل آن تبدیل گردد.

این دو کشور و هند امپریالیستی خواهان افول سریع آمریکا و پراکندگی در صفوف کشورهای غربی هستند.

اتحادیه بریکس از سال ۲۰۰۹ اجلاس سالانه خود را برگزار می‌کند که در هر نشست یکی از کشورهای بریکس ریاست آن را به عهده می‌گیرد.

در عین حال آخرین اجلاس کشورهای بریکس در کازان روسیه (۳ تا ۵ اکتبر ۲۰۲۴) نشان داد که تلاش کشورهای غربی در ایزوله کردن جهانی روسیه در جریان جنگ در اوکراین، با شکست مواجه شده است. حضور دبیر کل کنونی سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش در نشست کازان، به ویژه برای دولت های‌غربی دردناک است. به طوری  که «خبرگزاری فرانسه امروز جمعه گزارش داد که ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین از تایید سفر پیشنهادی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل به اوکراین خودداری کرد.» (باشگاه خبرنگاران جوان)

کشورهای بریکس از مهم‌ترین تولیدکنندگان کالا، خدمات و مواد خام در دنیا هستند و پیش‌بینی شده در آینده نه چندان دور بزرگترین شوند. (بی بی سی فارسی)

اعضای امروزه بریکس عبارتند از: برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، ایران، اتیوپی، امارات متحده عربی و مصر. ۳۱ کشور دیگر که در نشست کازان شرکت کردند مایل به عضویت در بریکس هستند.

اهداف نوشته شده بریکس عبارتند از:

تقویت روابط و تسهیلات اقتصادی بین اعضا،

ایفای نقش فعال هر کشور بریکس در نظام بین‌المللی،

ایجاد یک نظم جهانی نوین که قلاده امپریالیسم غرب بر گردن آن‌ها نباشد،

ایجاد یک ارز مشترک در مقابل حاکمیت دلار و یورو. بریکس در سال ۲۰۱۵ بانک توسعه جدید (NDB) را تأسیس کرد تا مستقل از بانک جهانی بتواند زیر ساخت‌های خود را تکامل دهد. در عین حال صندوق ذخیره اضطراری نیز در این گروه به وجود آمد تا بحران‌های ویژه هر کشور بریکس را برطرف سازد.

در حال حاضر ۳۹ درصد مساحت کره زمین و ۴۵ درصد جمعیت جهان (۳٫۲ میلیارد نفر) و ۳۱٫۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهان مربوط به کشورهای بریکس است. (سایت ایران بروکر)

این قدرت اقتصادی، منطقه‌ای و سیاسی بزرگ، با وجود اختلافات درونی و تمایلات گوناگون اقتصادی سیاسی، در یک چیز با هم مشترک هستند، اتحاد در مقابل فشارهای غرب امپریالیستی.

برگزاری نشست بریکس در کازان روسیه، انحراف نیمه آشکاری را که در نیروهای مترقی و حتی جنبش کمونیستی بین‌المللی وجود دارد، در پیش چشمان مردم جهان گشود: تأیید یک جانبه بریکس و مبارزه یک جانبه علیه امپریالیست‌های غربی.

کشورهای غربی و در رأس آن‌ها آمریکا با ناتوی متجاوزش با سیاست‌ها و اعمال جنایت کارانه‌اش مثل نسل کشی فلسطینیان و دامن زدن به درگیری‌های اوکراین توسط ناتو، مورد خشم و نفرت به حق مردم جهان است. کشورهای امپریالیستی غربی با عمل و سیاست جنگ طلبانه و تجاوزکارانه خود، خود را افشا کرده‌اند. عده‌ای از مردمان مترقی و حتی چپ در مبارزه علیه نیروهای متجاوز و جنایت کار سرمایه بین المللی در غرب، به سوی سرمایه‌داری شرق گرایش پیدا کرده‌اند. فکر می‌کنند هر نیروئی که علیه امپریالیسم آمریکا و غرب موضع بگیرد قابل پشتیبانی است. همان طور که در جریان مشروطیت در مبارزه علیه امپریالیسم انگلیس و روس، عده‌ای به دامان امپریالیسم آمریکا پناه بردند.

تمام کشورهای عضو بریکس دارای ساختار سرمایه‌داری‌اند. برخی از آن‌ها جزو بزرگترین امپریالیست‌های جهان‌اند.  چین در استثمار مردم جهان گوی سبقت از امپریالیسم آمریکا ربوده است. تعداد کنسرن‌های جهانی آمریکا در سال ۲۰۰۰ حدود ۱۸۵ عدد و کنسرن‌های چینی ۳ عدد بود. تعداد کنسرن‌های آمریکائی در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۲۳ و کنسرن‌های چینی ۱۳۵ عدد است. این کنسرن‌های بین‌المللی جزو ۵۰۰ ابر کنسرن بین‌المللی تولیدی و مالی حاکم بر جهانند.

در نظم جهانی کنونی، امپریالیسم آمریکا بزرگترین متهاجم نظامی و ستمگر سیاسی علیه مردم جهان است ولی چین با سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در بسیاری از کشورهای آسیائی، آفریقائی، استرالیا، و کشورهای آمریکای لاتین حتی در برخی کشورهای اروپائی به بزرگترین استثمارگر جهان تبدیل شده است.

در کنار چین امپریالیستی،  روسیه و هند امپریالیستی نیز قرار دارند.

در واقع اتحادیه بریکس یک اتحادیه جدید امپریالیستی در بخشی از جهان است (جنوب و شرق) که علیه اتحاد امپریالیستی بخش دیگری از جهان (غرب) برای سرکردگی آمریکا بر جهان مبارزه می‌کند.

در مبارزه برای آزادی و سوسیالیسم علاوه بر مبارزه علیه بورژوازی داخلی باید علیه دخالتگری تمام نیروهای امپریالیستی شرق و غرب موضع گرفت. با پشتیبانی یک سیستم امپریالیستی نمی‌توان انقلاب کرد و به آزادی رسید. حال این سیستم چه غربی باشد (ناتو) و چه شرقی باشد (بریکس)

در عین حال طبقه کارگر بین‌المللی و جنبش کمونیستی آن از هر شکاف در سیستم امپریالیسم جهانی، از هر تشدید تضاد بین کشورهای امپریالیستی و سرمایه‌داری باید برای تدارک و انجام انقلاب سوسیالیستی استفاده کند. تشدید تضاد کشورهای امپریالیستی توانائی آن‌ها را در کنترل جنبش‌های انقلابی ضعیف می‌سازد و این برای تدارک انقلاب سوسیالیستی امر بسیار مهمی است. زیرا یکی از عوامل شرایط مساعد بین‌المللی برای هر کشوری، درگیری کشورهای امپریالیستی با هم است. حضور این عامل، عامل مساعد دیگری را نیز فراهم می‌کند و آن آگاهی بالای طبقه کارگر از دشمنانش و اتحاد مستحکم این طبقه در انجام انقلاب ضد سرمایه‌داری‌ست.

نظم کمونیستی

۲۴ مهر ۱۴۰۳