نکاتی در بررسی اوضاع خاورمیانه
خاورمیانه بخش جدائی ناپذیر از کل جامعه بشریست. در نتیجه به شدت تحت تأثیر خواستها و سیاستهای قدرتهای بزرگ قرار دارد.
امروزه خاورمیانه با درگیری اسرائیل، حماس، ایران و حزبالله لبنان، دست به گریبان است.
نوار غزه یکی از مناطق استراتژیک و یک طرف درگیریهای خاورمیانه است:
۱- این منطقه در کنار دریای سرخ نقش استراتژیک مهمی در روند تجارت و حمل و نقل دریایی در جهان ایفا میکند.
۲- «حدود ۳۰ کیلومتری از ساحل نوار غزه میلیاردها متر مکعب گاز در اعماق زمین آرام گرفته است ... حدود ۲۸ میلیارد متر مکعب.» (18.6.2023 - ntv) و «در اعماق زمین این منطقه در فاصله حدود ۳۰ کیلومتری غرب ساحل غزه بیش از یک تریلیون فوت مکعب ذخیره گازی کشف شده است. این ذخیره گازی توسط شرکت انگلیسی و چند ملیتی نفت و گاز در سال ۱۹۹۹ کشف شد.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۷ آبان ۱۴۰۲- کد خبر: ۸۵۲۹۴۳۴۵) در سال ۲۰۱۳ نیز در اسرائیل در منطقه لویاتان (Lewiathan) نیز یک ذخیره گازی کشف شده است. در همین رابطه است که فیلیسیتی آربوتنات، روزنامهنگار مینویسد: «اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، اسرائیل به صادرکننده بزرگ گاز و شاید نفت تبدیل میشود.»
برای تبدیل شدن اسرائیل به صادر کننده نفت و گاز در درجه اول باید صاحب غزه شود و بیش از ۲ میلیون فلسطینی را از منطقه زندگی و خانه و کاشانشان بیرون براند.
۳- اسرائیل کشور بسیار کوچکی است که گنجایش جمعیت بالائی را ندارد. بهترین امکان برای گسترش اسرائیل تصاحب غزهی بدون انسان است.
۴- اسرائیل با جمعیت بالاتر و سرزمین گستردهتر بهتر میتواند برای سلطه مجدد آمریکا در منطقه تلاش کند.
از این نقطه نظر آنچه که برای فاشیستهای اسرائیلی مطرح نیست، جان گروگانهائی است که در چنگال حماس گرفتارند. این واقعیت را جواب نتانیاهو در پرسش وزیر دفاع این کشور، گالانت، برملا میسازد. گالانت از نتانیاهو میپرسد برای تو جان گروگانها اهمیت دارد یا محور فیلادلفیا؟ او میگوید: «محور فیلادلفیا.»
در نتیجه هدف اسرائیل بیرون راندن بیش از دو میلیون فلسطینی از زادگاهشان، تسلیم حماس که دوباره به صورت یک سازمان تروریستی مجری فرمان فاشیستهای صهیونیست گردد و ایجاد امنیت منطقهای برای گسترش سرزمینی و استخراج بدون مانع و رقیب ذخائر نفت و گاز غزه است.
فاشیست های اسرائیلی تا کنون تلاش کردهاند با ویران کردن کلیه شهرها و روستاهای غزه، با کشتار فجیح بیش از ۵۰ هزار فلسطینی، آنها را از منطقه زندگی و کشورشان برانند ولی تا کنون به این امر موفق نگشتهاند. هنوز هم صدها هزار فلسطینی در زیر بمباران بدون وقفه هواپیماها و موشکهای اسرائیلی در تلاش زندگی هستند و با کوچکترین امکان به شادی و پای کوبی مشغول میشوند.
حماس هنوز رام نشده است. مثل یک طفل بازیگوش قهر کرده و به دامن جمهوری اسلامی پناه آورده است. تا دامان گرم جمهوری اسلامی و دلارهایش برای این گروه تروریست وجود دارد، بازیگوشی آن نیز علیه اسرائیل ادامه خواهد داشت.
همان طور که گفته شد، اسرائیل برای رسیدن به دو هدف فوق باید امنیت کشورش را تأمین کند. این امنیت از دو سو در خطر قرار گرفته است:
۱- شعلهور شدن خشم و غضب و اراده انتقام علیه تهاجم فاشیستی، ویرانگری و ارتکاب هزاران جنایتی که اسرائیل نسبت به مردم اطراف به ویژه مردم غزه روا میدارد. متأسفانه بر اثر شرایط موجود در منطقه، بر این خشم و غضب، نیروهای ضد مردمی سوار میشوند مثل حزبالله لبنان، حماس فلسطینی، حوثی یمنی و حشدالشعبی عراقی و رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی.
۲- همین نیروها به علت منافع خود قادر به پذیرش کشور اسرائیل در منطقه نیستند. اسرائیل را برای موجودیت خود خطرناک میدانند و در شرایط مساعد بدان تهاجم میکنند. علت عینی عدم پذیرش اسرائیل توسط این نیروها، اشغال دائم سرزمینهای اطراف توسط دولت اسرائیل است که موجودیت آنها و ملت فلسطین را به خطر میاندازد.
اسرائیل که هنوز نتوانسته به اولین و دومین اهداف خود حتی نزدیک هم شود، تصمیم میگیرد، امنیت خود را سر و سامان دهد. برای این منظور:
الف- سعی میکند رهبران و فعالین حماس و حزبالله لبنان را از میان بردارد. انفجار صدها پیجر متعلق به رهبران و کادرهای حزبالله که باعث مرگ صدها نفر و مجروح شدن بیش از دو هزار نفر گردید. سازماندهی ترور رهبران حماس و حزب الله و برخی شخصیتهای جمهوری اسلامی در فواصل مختلف زمانی مثل: ترور فواد شکرالله، محمد ناصر، طالب عبدالله، وسام طویل، محمد ضیف و و در روزهای اخیر هنیه در تهران و نصرالله در لبنان.... و ترور شخصیتهای علمی هستهای ایرانی در ایران و بسیاری ترورهای دیگر. ولی این ترورها هیچ تأثیری در سرنوشت جنگ ندارند. امکان این همیشه ست که یک رهبر رادیکالتر و پرنفوذتر و داناتری بر آن سازمان مورد تهاجم قرار گیرد و وضعیت اسرائیل را مخاطره آمیزتر کند.
ب- مناطقی را که این نیروها در آنجا مستقر هستند، بمباران میکند. اسرائیل بدون در نظر گرفتن حضور جمعیت بالائی از کودکان، زنان و مردم غیر نظامی، این مناطق را بمباران میکند و آنها را به مخروبههای غم انگیزی تبدیل مینماید.
پ- پس از بمباران این مناطق، نیروهای نظامی اسرائیل وارد منطقه میشوند و تا آنجا که میتوانند کشتار میکند. برای آنها کشتن کودکان در درجه اول اهمیت قرار دارد. ولی ورود سربازان اسرائیل به منطقه بمباران شده، آغاز ضربه پذیری اسرائیل است. سربازانش در خون تپیده میگردند.
اسرائیل با ویران سازی و ترور رهبران سعی میکند امنیت خود را حفظ کند ولی این روش به شکست مفتضحانهای میانجامد. این نوع ایجاد امنیت یعنی ویران کردن و تهاجم زمینی، بر مبنای تجربه در طول تاریخ، از نظر نظامی پیروزی مقطعی بدست میآورد ولی از نظر سیاسی در دراز مدت شکست به همراه دارد.
تهاجم آمریکا به عراق از نظر نظامی یک پیروزی بود. آنها توانستند بسیاری از قرارگاههای نظامی را در عراق نابود کنند بیش از ۷۰۰ هزار نفر نظامی و غیر نظامی را به قتل برسانند و وارد عراق شوند ولی به لحاظ سیاسی شکست خوردند. نتوانستند عراق را نگهدارند. رژیم جمهوری اسلامی در آن مرحله به لحاظ سیاسی پیروزی به دست آورد و توانست دولت عراق را تابع سیاستهای خود کند.
این مسأله را ما در لیبی نیز شاهدیم که اکنون دولت ترکیه در آنجا حرف آخر را میزند. در افغانستان نیز آفتاب آمد دلیل آفتاب و...
نابودی گروهها و دولتهای تروریستی با تهاجم و به قتل رساندن رهبران آنها امکان ندارد. زیرا این گروهها بر نادانی و عقب ماندگی تودهها و امکانات مالی شکل میگیرند و تا زمانی که تودهها در عقب ماندگی فرهنگی و سیاسی هستند، و امکانات مالی نیز فراهم است، گروهها و دولتهای تروریستی نیز وجود دارند و دائما مثل قارچ از زمین اقتصاد سرمایهداری سر بر میآورند؛ از جمله حماس، حزبالله ... و دولت فاشیستی اسرائیل و رژیم فاشیستی ایران.
این دولت برای جلوگیری از حمایت ایران از گروههای تروریستی نامبرده، چندین بار به داخل ایران تهاجم نمود. دو بار مراکز ساخت هستهای ایران را با راکتهایش هدف قرار داد و تخریب کرد، بسیاری از دانشمندان هستهای را ترور نمود و در آخر هنیه را با ارسال یک راکت به قلب ایران، تهران، به قتل رساند.
این سیاستهای مخرب باعث بحران اقتصادی، بحران سیاسی و بالارفتن آگاهی مردم اسرائیل میگردد، لذا این کشور با شکافهای عمیق اجتماعی رو به رو گشته است. داوید شولمن، استاد جهانی در زمینه سانسکریت، وضعیت درونی اسرائیل را در جملهای کوتاه چنین توصیف میکند: «افکار عمومی حس میکند که به بن بست رسیده است. این امر، بازتابی از واقعیت است: اسرائیل در بن بست قرار دارد.». (سیلواین کوپل – ترجمه بهروز عارفی).
آوراهام بورگ، رئیس پیشین کنِسِت (مجلس اسرائیل) میگوید «جامعه ضربه روحی سختی خورده است. مسئله فلسطین که اعلام میکردند در اسرائیل خاتمه یافته است، دوباره با خشونت پدیدار گشته است. فکر میکردند که با دولتی فقط برای ما، از ما حفاظت خواهد شد. همه چیز فرو ریخت. از این پس، دولت اسرائیل خطرناک ترین دولت برای یهودیان است. سرانجام، بدون آمریکائیان، ما نمیتوانستیم این جنگ را به پیش ببریم.»
اسرائیل با این وضعیت داخلی و سیاست خونخوارانه خارجی در مورد فلسطینیان قادر به تأمین امنیت خود در منطقه خاورمیانه نخواهد بود.
رژیم جمهوری اسلامی ایران به تلافی حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق و کشته شدن تعدادی از افسران عالی رتبه جمهوری اسلامی منجمله محمد رضا زاهدی فرمانده ارشد سپاه پاسداران، عملیات "وعده صادق" را در ۲۵ فروردین امسال (۱۳ آوریل ۲۰۲۴) با گسیل ۱۰۰ راکت به اسرائیل انجام داد. ولی این تهاجم یک ظاهر سازی ناشیانه بود. سران رژیم جمهوری اسلامی، تاریخ و سطح تهاجم را به دولت آمریکا اطلاع دادند و مناطقی را برای هدف راکتها انتخاب کردند که کمترین ویرانی و تلفات در اسرائیل به وجود آورد. آنگاه راکتهای خود را راهی اسرائیل کردند. این راکتپرانی برای زهر چشم گرفتن از کشورهای اطراف در خاور میانه و به ویژه نشان دادن قدر قدرتی به مردم ایران بود.
بعد از به قتل رسیدن هنیه و نصرالله و تهاجم اسرائیل به لبنان، دولت ایران به عنوان یک قدرت منطقهای در بین کشورهای منطقه مورد سؤال قرار گرفت و در ایران نیز موج جدیدی از مبارزات کارگری و دیگر اقشار مترقی سطح کشور را پوشاند. رژیم ایران دوباره با ۲۰۰ موشک به اسرائیل تهاجم کرد. این تهاجم که میتواند عواقب وخیمی داشته باشد، اساسا مصرف داخلی داشت.
رژیم عمر خود را به آخر میبیند. میبیند که امواج جدید مبارزه او را در محاصره گرفته است. پس باید انگیزه ترور و خفقان گستردهتر و مخوفتری را به وجود آورد. و همانند سیاستاش در حین جنگ ایران و عراق، هر اعتراضی را به عنوان میهن اسلامی درخطر است، اینها خائن به وطن و اسلام هستند، سرکوب کند و مردم را فلهای به قتل برساند.
وزارت اطلاعات در فردای تهاجم موشکی به اسرائیل چنین اخطاریهای صادر میکند:
«اخطار وزارت اطلاعات:
کشور وارد وضعیت جنگی شده و هر گونه مطلب به نفع دشمن و تضعیف کشور، دولت، سپاه و ارتش خیانت به وطن محسوب شده و اخطار داده میشود مدیران کانالها و گروهها این مطلب را نشر دهند.»
در چنین شرایطی و با توجه به نقش استراتژیک نفت و گاز در جهان و وجود این دو ماده حیاتی برای ادامه نظام سرمایهداری، میتوان سیاستهای نیروهای بزرگ جهانی را مورد ارزیابی قرار داد:
۱- سیاست آمریکا: تقویت بی چون و چرای مالی و تسلیحاتی اسرائیل برای تغییر نظم موجود در خاورمیانه و برقراری مجدد سرکردگی خود. تمرکز منابع عظیم گاز و نفت غزه در دست دولت اسرائیل و از طریق کنترل این منابع، پیروزی در رقابت با روسیه و چین
۲- سیاست چین: سکوت و بی تفاوتی اولیه، بعد خواست یک کشور مستقل فلسطینی است که تحت نفوذ خودش باشد. چین در گذشته به فلسطین اسلحه صادر میکرد. امروزه چین به علت وجود نفت و گاز در هر دو منطقه اسرائیل و غزه، سیاست مماشات با هر دو طرف درگیری را در پیش گرفته است. برای دولت امپریالیستی و بسیار بی رحم چین کشتار ۵۰ هزار نفر فلسطینی کوچکترین اهمیتی ندارد و او را حتی یک میلیمتر از جایش تکان نمیدهد. تاکتیک چین نشستن در انتظار فرصت منابب برای نفوذ در اسرائیل و غزه و برخورداری یک جانبه از نفت و گاز این منطقه است. در عین حال چین به لحاظ تاکتیکی خواهان آن چنان شرایطی در منطقه است که آمریکا و ناتو را در آنجا میخکوب کند تا آنها نتوانند در مسأله تایوان فعالانه دخالت نمایند و مانورهاشان در دریای چین فروکش نماید.
بی بی سی فارسی میگوید: «چین و روسیه روابط خود را با تمام بازیگران منطقه، از جمله ایران، سوریه و ترکیه حفظ کردهاند. برخلاف آمریکا که حماس را یک سازمان تروریستی میداند و به همین دلیل قادر به مذاکره با آن نیست، نه پکن و نه مسکو هیچ مشکلی با دعوت حماس به گفت و گو ندارند. (بی بی سی اول اکتبر ۲۰۲۴)
۳- روسیه: سیاست روسیه حاکمیت گام به گام در غزه است تا بتواند بر گاز و نفت آنجا مسلط شود و از موضع قدرتمندتری با کشورهای بزرگ اروپائی رو به رو گردد. به همین جهت نیز به علت تشدید اختلافاتاش با اسرائیل، بعد از تهاجم اسرائیل به غزه، از حماس پشتیبانی کرد. در عین حال روسیه تمام سعی خود را دارد که نگذارد درگیری آمریکا در خاورماینه تخفیف یابد و تمرکز بیشتری بر روند اوضاع اوکراین اعمال کند.
کشورهای بزرگ اروپائی: این کشورها با وجود تضاد منافع در اوضاع بینالمللی، تاکتیک دوگانهای را در خاورمیانه به پیش میبرند. از یک جانب با کمک مالی و نظامی به اسرائیل سعی میکنند منابع نفت و گاز غزه را در تحت قدرت اسرائیل درآورند تا از این طریق بهتر بتوانند، تضمین شده، بخشی از احتیاجات روز افزون انرژی خود را تأمین نمایند، و از جانب دیگر خواهان درگیری نظامی کشورهای خاورمیانه و تشدید این درگیریها هستند تا بتوانند مقادیر هر چه بیشتری از سلاحهای تولید شده و در انبار مانده کشور خود را به فروش برسانند و با تولید سلاحهای جدید و ایجاد محل کار به کاهش بحرانهای اقتصادی کشور خود یاری رسانند. عملیات دقیق حزبالله و حوثیهای یمن نشان میدهد که آنها از تکنولوژی بالا و امکانات تسلیحاتی وسیعی برخوردارند که فقط ایران نمیتوان تأمین کننده آن باشد. «حزبالله لبنان لحظاتی قبل با صدور بیانیهای اعلام کرد: با ندای لبیک یا نصرالله، یک حمله موشکی علیه پایگاه گلیلوت متعلق به یگان جاسوسی ۸۲۰۰ و مقر موساد در اطراف تل آویو انجام دادیم.» (مشرق کد خبر ۱۶۴۷۹۴۳) این یکان جاسوسی با بالاترین تکنولوژی محافظت میشود. برای تخریب آن، تکنولوژی بالاتری ضروریست که حزبالله دارای آن است. در این زمینه کشورهای اروپائی مثل آلمان و فرانسه وانگلستان نیز سهمی دارند.
ایران: سیاست ایران در مورد درگیریهای اسرائیل و فلسطین و لبنان ارائه خود به صورت قدرت منطقهای و از آن بیشتر ایجاد شرایط بینالمللی برای محقانه جلوه دادن سرکوبهای خونین در درون ایران است. ولی شرایط امروز با شرایط جنگ ایران و عراق هیچ تطابقی ندارد. در امروز مردم نه از عوامفریبیهای جمهوری اسلامی دال بر دفاع از میهن اسلامی گول میخورند و نه از تهدیدهای آن میترسند. ادامه درگیری ایران با اسرائیل باعث رشد و شکوفائی جنبش تودههای تحت ستم و استثمار میگردد و رژیم را گامی دیگر به گورستان خود نزدیک میسازد.
از آنچه گفته شد بر میآید که در شرایط امروز دولت اسرائیل از پشتیبانی واقعی اکثر دولتهای سرمایهداری در سطح بینالمللی برخوردار است و مردم فلسطین غیر از پشتیبانی اکثر ستم دیدگان جهان، از پشتیبانی واقعی و عملی هیچ دولتی برخوردار نیست. ولی اسرائیل به دلیل سیاستهای عمیقاً ضد مردمی و خونیناش بر منطقه، ناچاراً محکوم به شکست است. اما پشتیابنی بینالمللی تودههای استثمار شونده و تحت ستم از مردم فلسطین، هر روز قدرتمندتر و مؤثرتر میگردد، زیرا آنها هر روز آگاهتر و متشکلتر میشوند و برای انقلاب مصممتر میگردند.
نظم کمونیستی
۲۴ مهر ۱۴۰۳